و درختان که نامه‌های من به تواند

ساخت وبلاگ
 

از لای موهای تو
جهان جای بهتری است
برای تماشا
برای قدم‌زدن کنار تیزی مرگ
برای گم‌شدن بین درختان ابر
بین درختان باران
بارانِ ریخته روی بی‌قراری دست‌هات
بارانِ ریخته روی بی‌قراری بخار اسمت
وقتی سرد است همه‌چیز
و من به دنبال ادامهٔ مادرم
به لب‌های تو پناه می‌آورم
به تلخی پنهان میان چشم‌هات
به تلخی خیابان‌های نمناک رشت
خیابان‌های فراموشی و خاطره 
فراموشی و دیوارهای هر چه بنویسم و
هر چه بنویسم:
نزدیک‌تر بیا
و هر چه بنویسم:
چشم‌های تو بیانیه‌اند
تمام نمی‌شوند و لاینقطع ادامه دارند
و لاینقطع تازیانه می‌زنند
و لاینقطع بالا می‌آورند
و لاینقطع ادامه دارند و تمام نمی‌شوند 
و هر چه بنویسم:
چشم‌های تو بیانیه‌اند 
و هر چه بنویسم:
نزدیک‌تر بیا
و هر چه بنویسیم:
دیوارها و تازیانه‌ها دارم بالا می‌آورم
ادامهٔ خودم را روی تلخی
روی هر چه بنویسم
روی برف ریخته روی بی‌قراری درختان
وقتی دست‌هایت را روی پوستشان می‌گذاری
و ابر می‌شوند
روی ابرها که نامه‌های من به تواند
روی لب‌های تو که پناه من از فراموشی
است
و لاینقطع سرما را از روی بخار خاطره‌ها می‌زند کنار
از روی بخار کلمات
وقتی به پهنایشان چنگ می‌زنم
و از لابه‌لای تاریکی
خودم را نگاه می‌کنم
که مرگ را 
که جهان را
که تماشا را.

 

آداب سر باختن...
ما را در سایت آداب سر باختن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : adabesarbakhtana بازدید : 112 تاريخ : جمعه 26 بهمن 1397 ساعت: 5:48