صداها

به یاد هدی عمید

در تاریکی نشسته‌ای روی زمین و به صداها فکر می‌کنی. به صدای تاریکی و صدای نبودن آدم‌ها و صدای چیزها. اولین صداها و آخرین صداها. رفتار صداها با ذهن، در تاریکی و سکوت، در بازنمایی خاطره‌ها و رؤیاها و کوبش مداوم این پرسش که «چی می‌شود حالا؟» دل‌آشوبه می‌آورد. دل‌هرهٔ شنیدن صداهایی که ممکن نبودند، صداهایی که باید خیال‌شان کنی تا ساخته شوند، صداهای خالی از ارتعاش و طول موج. صدای چیزهای خالی. صدای خالی‌بودن رگ‌ها، صدای خالی‌بودن نگاه‌‌ها. صدای نگاه. نگاه پر هیاهو و نگاه خالی و ساکت. صدای سکوت حتی. سکوت همهمه‌وار و سکوت خالی؛ خالی از هرچیز و هرصدا.
ساختار صدایی که در خیال می‌سازیم و ساختار صداهای ساخته‌شده در طبیعت و در فیزیک چقدر تفاوت دارد با یکدیگر؟ فیزیک صدای زنده با فیزیک صداهای مصرف‌شده؟ صداهای مصرفی‌. در سلول انفرادی بدون نور و هیچ صدایی، صداهای بدون ساختار درون، بلند و بلندتر می‌شوند و حس شنوایی در هر دو بعد بسط می‌یابد و وسیع می‌شود. آن‌گاه صدای چیزهایی را می‌شنویم از آن‌سوی دیوارها که صدا ندارند:
صدای آمدن روز، صدای ردشدن نور از لای پرده‌ها و رد‌شدنش از روی اشیای اتاق.
درسرحدات تنهایی به صداهایی نیاز داریم که مدام مصرف‌شان کنیم: صدای مسواک‌زدن مادر، صدای چرخیدن منظم قاشق در استکان چای‌خوری پدر، صدای رنگ‌ دیوارهای اتاق بچهٔ بدون تو خالی‌مانده، صدای کتاب‌های نخوانده، صدای سلام‌گفتن و شنیدن اسمت از میان لب‌های آدم‌ها، صدای بازوبسته‌شدن لب‌ها. فیزیک صداهایی که می‌سازیم‌شان و مدام و شبانه‌روز مصرف‌شان می‌کنیم چگونه است؟ صداها چگونه ساخته و چگونه مصرف می‌شوند؟ همین کافی است کلمهٔ صدا را بگذاری پیش از هرکلمهٔ دیگری و بی‌وقفه صدا بسازی؟ چگونه به وسواس صداسازی مبتلا می‌شویم؟ ساختن و شنیدن پی‌در‌پی صداهایی که تاریکی را هلاک کند، وقتی خودت صدای کسانی هستی که خاموش‌اند؛ صدای باهم‌بودن آدم‌ها، صدای زندگی خصوصی درختان*، صدای بالغ‌شدن و ترکیدن حباب‌ها، صدای باد وقتی از لای فر موهایت می‌گذرد، صدای رفتار دست‌ها با سطح، صدای خنده‌ها، صدای خندهٔ کسی باید باشد تا مدام مصرفش کنی وقت بازجویی و هجوم صداهای مماس با استخوان، با جدارهٔ رگ‌ها.
صدای کسی‌ بودن، و آن را به گوش دیگران رساندن؛ این است رسالت تو که در تاریکی نشسته‌ای روی پتویی کثیف که مثل مردابی تلخ می‌‌خواهد فروببرد تو را در سکوت.

*مثل زندگی خصوصی درختان یا کشتی‌شکستگان، آندرس آنوانتر